I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

ما نباید از سختی‌های خود احساس شرمندگی کنیم، بلکه باید از این امر شرمنده شویم که نتوانستیم چیزهای زیبایی از آنها برویانیم.

آلن دو باتن - تسلی بخش‌های فلسفه

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۵۹

چرا فک می‌کنی ما توی کلیسا در مورد موضوعات بی‌ارزش صحبت می‌کنیم؟

چون شما خودتونو بعنوان چوپان گله، جا زدید؛ و به گوسفنداتون اجازه می‌دید تو فقر و کثافت زندگی کنن، و اگه بخوان به این شرایط اعتراض و صداشون رو بلند کنن، اونارو با گفتن اینکه این "رنجی از از طرف خداونده"، آرومشون می‌کنید. ما رو گوسفندایی به معنای واقع، تصور کردین! آیا واقعا ما گوسفندایی هستیم که جمع شدیم تا صاحبامون، پشمامون رو بزنن ؟! 

Why do you think we of the Chapel talk rubbish?

Very well. Because you make yourselves out to be shepherds of the flock, and yet you allow your sheep to live in filth and poverty, and if they try and raise their voices against it, you calm them by telling them their suffering is the Will of God. Sheep indeed! Are we sheep to be herded and sheared by a handful of owners?!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۵۳

در ستایش Jane Darwell، بازیگر نقش ماندگار "Ma" در "خوشه‌های خشم"

جین دارول در کنار هنری فوندا - خوشه های خشم / 1940

یکی از به یادموندتی‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین نقشهای مادر رو در تاریخ سینمای آمریکا (و شاید هم کل تاریخ سینما)، بی‌شک "جین دارول" در فیلم کلاسیک "خوشه‌های خشم" اثر ماندگار "John Ford" بازی کرده. فیلم محصول سال 1940 و روایتگر زندگی خانواده ای کشاورزه که در دورۀ تحول اقتصادی آمریکا در اون دهه‌ها و توسعه ماشین‌ها و صنعتی‌شدن زندگی‌ها، ناچار به واگذاری زمین و سرمایۀ خودشون میشن و برای بدست آوردن کار و حقوق، تصمیم به مهاجرت به ایالت‌های دیگه گرفتن. در این داستانِ سفر، شاهد درد و رنج مردم طبقۀ کشاورز و بی عدالتی و ستمی که از طرف کارگزارها و صاحبان صنعت به اونا میشه هستیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۴۴

جمله بی‌قراریت از طلب قرار توست
طالب بی‌قرار شو تا که قرار آیدت

(غزلیات دیوان شمس)

نقاشی اثر: Boz Vakhshori

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۵۶

امروز تولد تارانتینو از خلاق‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین کارگردانای هالیووده که خب نیازی به معرفی نداره، داشتم نگاهی به آخرین پستای تبریک تولدش میکردم که چشمم به این عکس و ایدهٔ جالبش افتاد:

عکس مثلاً پوستر تبلیغاتی یک فیلم به نویسندگی استفان کینگ و کارگردانی تارانتینوئه که اسمش ۲۰۲۰ گذاشته شده.

حالا چرا جالب، ازین لحاظ که استفان کینگ معمولاً آثارش تو ژانر وحشت و فانتزیه، و ازونجایی که امسال تمام دنیا تو شوک کرونا رفتن و این ویروس همه‌گیری و تلفات زیادی رو تاحالا داشته، یک جو وحشت بین همهٔ ما ایجاد شده، و حالا اگه قرار بود فیلمی با موضوع کرونا ساخته بشه، قطعاً بهترین گزینه برای نویسندگی کینگ و کارگردانی تارانتینو بوده!(اینم قطعاً میدونین که یکی از ویژگی های فیلمای تارانتینو صحنه های خشن و هیجانی زیاده)

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۳

یوهان گوته، از دوستان خانوادگی شوپنهاور بود؛ اما با خودش ارتباط نزدیکی نتوانست برقرار کند. نقل شده که گوته به نشانۀ احترام و ابراز علاقه‌اش به شوپنهاور، بیت زیر را برایش می‌سراید:

اگر میخواهی از زندگی لذت ببری / باید برای جهان ارزش قائل شوی

اما شوپنهاور تحت تاثیر این سروده قرار نمی‌گیرد و احساسش را اینگونه با سخنی از شانفور نشان می دهد:  

بهتر است انسان ها را همانطوری که هستند بپذریم؛ به جای اینکه تصویری خیالی از آن ها ترسیم کنیم.

نظر شما به کدام یک نزدیک‌تر است؟! 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۴۵

چه لزومی دارد برای اجزای زندگی گریه کنیم؟

کل زندگی، گریه دار است!

What need is there to weep over parts of life?

The whole of it calls for tears

از مجموعۀ سه گانۀ «تسلی بخشهای سنکا»

Seneca's Consolations

نقاشی اثر مانوئل دومینگوئز سانچز با عنوان "خودکشی سنکا"

آخرین لحظۀ زندگی سنکا را در کنار دوستانش پس از نوشیدن جام زهرآگین و بریدن رگهایش، به تصویر می کشد. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۱۰

Love is a perpetual juggling of three balls, the names of which are heart, words and sex.

How easy it is to juggle these three balls, and how easy to drop one of them.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۴۰

ماکس فون سیدو، از یاران باوفای حضرت اینگمار برگمان، و بازیگر تعداد مهمی از فیلماش از جمله "مهر هفتم"، "چهره/جادوگر"، "َشرم"، "همچون در یک آینه" امروز در نود سالگی درگذشت. فون سیدو بنظرم شاید بازیگر آنچنان توانمند و خلاقی نباشه، اما خب نقشهای ماندگارش تو فیلمای برگمان و همینطور نفش کشیش در فیلم "Exorcist"باعث تبدیل شدن به یک چهرۀ به یاد موندنی رای دوستداران سینمای کلاسیک شده. به همین مناسب یکی از بهترین دیالوگ های شاید کل دوران سینمای کلاسیک که بخشی از شاهکار "مهر هفتم" هست رو میذارم و در ادامه هم چنتا عکس از برگمان و فون سیدو در کنار هم رو می بینین.

آنتونیوس:‌ می‏خواهم تا جایی که برایم ممکن است با شما صادقانه سخن بگویم، اما قلب من تهی است.
مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: این خلأ، چون آیینه‏ ای در برابر من است. می‏توانم خود را در آن بنگرم، حس می‏کنم از تنفر و ترس لبریزم.
مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: به ‏خاطر بی‏ تفاوتی‏ ام در برابر دیگران، منزوی شده ‏ام. حال در دنیای ارواح زندگی می‏کنم. اسیر رؤیاها و تخیلات شده ‏ام.
مرگ: و هنوز هم قصد مردن نداری؟

آنتونیوس: آری دارم!
مرگ: و منتظر چه هستی؟

آنتونیوس: آگاهی، می‏خواهم آگاه شوم.
مرگ: در جستجوی یقین و اطمینان می‏باشی.

آنتونیوس: هرچه می‌‏خواهید آن‏را بنامید. این واقعاً ناممکن و باورنکردنی است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟ چرا او باید در هاله‏ ای از وعده‏ های ناقص و معجزاتی نامعلوم، پنهان شده‏ باشد؟

مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۱۷

مدونا (Madonna) جدای از محبوب‌بودن سبک خوانندگی و اجراش برام، شهامت، سبک زندگی و فعالیت‌های بشردوستانه‌اش رو هم می‌پسندم. از جمله صحبت های بی پرده و جنجالیش تو این چندوقت اخیر در بازگوکردن واقعیت صنعت موسیقی و فیلم و چگونگی برخورد با زنان و حمایت از برابری جنسیتی رو میشه مثال زد. امروز هم که روز جهانیِ زنه، گفتم به همین مناسبت بخشی از سخنرانی ماندگار مدونا رو تو مراسم بیلبورد سال 2016 (پس از دریافت جایزۀ بانوی سال موسیقی) براتون انتخاب کنم تا ببشتر با شخصیت و دلیل شایستگی و محبوبیت ملکهٔ پاپ آشنا بشین. تو این سخنرانی، مدونا از علاقه اش به حضرت "دیوید بویی/David Bowie" و الگو بودنش اشاره می کنه. برای ی متالهدی مثه من که دیوید بویی رو دوست داره، و هم ازونطرف فنِ مدونا هم هستم، میزان محبوبیتش رو دوچندان کرده! 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۵۷

همه چیز در کنار هم وجود دارند. مثل تصویر های بزرگی که دائما در حال تغییرند. به این ترتیب باید حقایق بیشماری وجود داشته باشند. نه فقط یک حقیقت که ما با حواس گنگ خود درک کنیم. بلکه انبوهی از حقیقت که در پیرامون ما، درون ما و بیرون ما وجود دارند. اعتقاد به هرگونه محدودیت صرفا ناشی از ترس و تعصب است. حدی وجود ندارد؛ نه برای افکار و نه برای احساسات.  اضطراب است که حدود را می سازد ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۰۹

آتنبرگ - 2010 (یونان)

نویسنده و کارگردان: آتینا ریچل سنگاری Athina Rachel Tsangari

برندۀ بهترین بازیگر زن شصت و هفتمین دورۀ جشنواره ونیز برای آریانه لیبد Ariane Labed 

نامزد بهترین کارگردانی شصت و هفتمین دورۀ جشنواره ونیز 

آتنبرگ، روایت کنندۀ زندگی سرد و ماشینی شدۀ ما انسانهاست، در عصری که تصور می کنیم تکنولوژی و پیشرفت باعث راحتی و آسایش بیشتر ما شده، اما از طرف دیگه باعث بی روح شدن زندگی و روابط انسانی شده. فیلم در سرتاسرش، نماهایی از شهری که دود کارخونه ها اونو فراگرفته نشون میده، ماشین های مختلف که در خدمت انسانهاست. این تاثیر فراگیرشدن ماشین ها، چگونه نمایش داده شده؟

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۸ ، ۱۰:۲۴

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۸ ، ۰۱:۴۳

"این آهنگ در مورد همه چیزی که در دنیای امروز اتفاق می افتد، است."

این جمله، توصیف توماس هالوپاینن، آهنگساز گروه "نایتویش"، نسبت به ترک چهارم آلبوم Once، یعنی آهنگ زیبای "Planet Hell" است.

شعر مفهومی این آهنگ؛ در سرتاسرش اشاراتی به اتفاقاتی که هرروزه درحال رخ دادن است و سرنوشت انسان ها و زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد دارد،به رنج هایی که متاثر از جنگ و نبردهای سیاسی بر کودکان وارد می شود اشاره می کند، به دنیایی که بر اثر جنایت ها و رفتار انسان ها به جهانی مرده وار تبدیل شده است و مسیرهای تاریکی که پیش روی قربانیان به جا مانده است.

قساوت انسان ها به حدی رسیده است، و ارزشهای خلاقی به گونه ای افول کرده که درصد بسیاری به فکر منافع خود هستند؛

" خودتو با ثروت نجات بده، خودتو نجات بده و بذار بقیه رنج بکشن؛ افرادی که به عشق و امید، ایمان دارند! "

نوزادی را که تازه به دنیا آمده، با این جمله خوشامد گویی میکند؛

"به جهنم خوش آمدی؛ شیطانِ کوچک!"

طبیعتی که در حال نابودی است را اینگونه به ما نشان می دهد؛

"مادر طبیعت در حال جان دادن است!"

و در نهایت اشاره به وعده های دلفریب و گمراه کننده سردمداران جنگ به قربانیانشان؛ به سربازانی که جان خود را در جهت منافع آنها از دست می دهند، می شود؛

"به بهشت موعود خوش آمدی، سرباز!"

🔸 عنوان آهنگ هم بخوبی فضای شعر و مفهوم را به مخاطب القا می کند؛ کره ی زمینی که تبدیل به جهنمی شده است!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۰۰:۱۸

There is a god in man

And in nature

He who sits in the dark

!The bringer of light

Gorgoroth - Sign of an Open Eye

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۸ ، ۱۵:۵۴

در میانۀ صحنۀ پنجم از پردۀ پنجمِ نمایشنامۀ "مکبِث" شکسپیر، دیالوگی مشهور از مکبِث رو می خونیم که پس از شنیدن خبرِ مرگ همسرش اونو میگه. این تکگویی (Soliloquy)، در بسیاری از اشعار و فیلم ها مورد اشاره قرار گرفته و توصیفی زیبا و بامفهوم رو از زندگی و عمر به ما میده که نشان از قلم توانا و ذهن دقیق بینِ شکسپیر داره. 

او به ناچار پس از این مرده است، 

از برای چنین خبری زمانی مقرر بود،

فردا، و فردا، و فردا

با این گام کوتاه از روزی به روزی می خزد

تا به آخرین هجای مکتوب در دفتر زمان؛

و تمامی دیروزهای ما بر ابلهان

راه مرگِ خاک آلوده را روشن ساختنه اند.

خاموش، خاموش، ای شمع مختصر!

زندگی چیزی نیست جز سایۀ لرزانی،

بازیگر بیچاره ای

که ساعتی از عمر خویش را بر روی صحنه می خرامد

و جنب و جوش می کند

و پس از آن دیگر آوازی از او به گوش نمی رسد.

قصه ایست که دیوانگان گفته باشدش، پراز هوی و های و خشم

که بیانگر هیچ چیز نیست!

ترجمه برگرفته از کتاب "شعر و عناصر شعری" بازگردانی شده توسط "غلامرضا سلگی"

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۴:۰۸
دوازدهم آذر، زادروز یگانه هنرمند جاودان موسیقی راک ایران، جناب کوروش یغماییه.

کوروش یغمایی اولین کسی بود که همزمان با اوج گرفتن گروه های مطرح راک دنیا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، با امکانات محدود و شرایط سخت کار در موسیقی در اون زمان؛ موسیقی راک رو به شنوندگان و مخاطبین ایرانی و فارسی زبان معرفی کرد.

متاسفانه کوروش یغمایی، با اینکه قصد ترک کشورش رو نکرد و همینجا موند تا به فعالیت هاش ادامه بده، اما موفق نشد آلبومی بصورت رسمی و با اخد مجوز، منتشر کنه. اما صدا و آثار زیباش برای همیشه تو ذهن و قلب ما جاودان می مونه. 

از جمله آثار مشهور و زیباش میشه به ترانۀ "گل یخ"، "پاییز" و "هَوار هوار" اشاره کرد که این سه تا رو برای دانلود میذارم تا لذت ببرین. 

(برای آشنایی بیشتر این فایل ویدئویی رو ببینین)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۱۹:۴۰

امشب دیدن فیلم Sacrifice رو به پایان رسوندم، اثری از تارکوفسکی بزرگ. این اولین فیلمی بود که از تارکوفسکی میدیدم، و البته انتخاب مناسبی برای شروع آشنایی باهاش نبود؛ چرا که آخرین اثر این کارگردان برجسته به حساب میاد. در هرصورت، همونطور که شاید بدونین، مشخصه فیلمای تارکوفسکی، صحنه های دیالوگ محور و روند کند داستان و بازیگریه، این موضوع شاید برای همه خوشایند نباشه، من خودم هم در چندروز تونستم فیلم بطور کامل ببینم! 

در مورد خود فیلم بخوام بگم، تا پیش از اینکه اطلاعات بیشتری رو ازش بخونم تو نت، برام جالب بود با اینکه کارگردان روسیه، اما فیلم به زبان سوئدی ساخته شده! 

مشخص شد که تارکوفسکی هم از شیفتگان اینگمار برگمان سوئدی، کارگردان مورد علاقۀ منه! این علاقه جناب تارکوفسکی، نه تنها در انتخاب زبان سوئدی برای ساخت فیلم تاثیر گذاشته، حتی بازیگر نقش اول (الکساندر)، تصویربردار و چندتن از عوامل تهیه کنندگی هم از جمله افرادی بودن که با برگمان سابقه همکاری داشتن، مضافاً که لوکیشن فیلمبرداری هم نزدیک به محل اختصاصی اکثر فیلمای برگمان انتخاب شده. 

در مورد داستان فیلم و تفسیر کلی، میتونم شما رو به این نوشتۀ خوب که با دیدگاه و تفسیر خودمم از فیلم همخونی داره، ارجاع بدم. فیلم به شدت دیالوگ محور، و سرشار از جمله های تاثیرگذار و قابل تامله که حتماً باید در موردشون با صرف وقت بیشتری، تفکر کرد. چندنمونه رو انتخاب کردم و اینجا گذاشتم.

نقل شده که گناه، آن چیزی است که غیرضروری است؛ 

اگر اینطور بپذیریم؛ می توان گفت که تمام تمدن ما، با گناه همراه بوده است!


من فلسفه خواندم، تاریخ ادیان و زیبایی شناختی؛ 

اما در نهایت خودم را گرفتار و محبوس در زنجیری کردم، که البته این بصورت خود خواهانه و از روی میل بود! 


وقتی دو نفر عاشق هم می شوند؛ این عشق هرگز برای هر دو یکی نیست،

یکی بیش تر عشق می ورزد و دیگری کم تر،

و آن که کم تر عشق می ورزد کسی است که بدون فکر و درنظر گرفتن شرایط عمل می کند.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۸ ، ۰۰:۰۷

چهار شخصیتِ افسانه ایِ خوانندگی موسیقی دهه های هشتاد و نود!

اگه باهاشون آشنایی دارین و با آهنگاشون همچنان حال می کنین، درودها بر شما؛ اگرهم که نمیشناسین، هرچه سریعتر این چهارتا آهنگ منتخبشون رو گوش کنین تا بهشون ایمان بیارین!

Micheal Jackson ft Slash - Give in To Me 

Queen - We Will Rock You

Prince - Purple Rain

Motorhead - Ace of Spades

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۱۸:۳۱

خب می بینم که این عدم دسترسی به پیام رسانا، باعث شده بچه های بیان سری به وبلاگاشون بزنن! 

برای اینکه سرگرم باشین فعلاً، این آهنگو گوش کنین و حالشو ببرین! :))

Jean Michel George ft Anne Lee - Tiny Me

When night is falling and the shadows come too deep
Oh I try so hard, so hard to understand
When night is falling there's lying in my arms
A tiny me so small and innocent
Oh so small - So small and innocent
Look so small - So small and innocent
And it's all about rage
And it's all about fear
How do I leave this cage ?
How do I escape from here ?

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۸ ، ۱۵:۴۲