Love is a perpetual juggling of three balls, the names of which are heart, words and sex.
How easy it is to juggle these three balls, and how easy to drop one of them.
Love is a perpetual juggling of three balls, the names of which are heart, words and sex.
How easy it is to juggle these three balls, and how easy to drop one of them.
ماکس فون سیدو، از یاران باوفای حضرت اینگمار برگمان، و بازیگر تعداد مهمی از فیلماش از جمله "مهر هفتم"، "چهره/جادوگر"، "َشرم"، "همچون در یک آینه" امروز در نود سالگی درگذشت. فون سیدو بنظرم شاید بازیگر آنچنان توانمند و خلاقی نباشه، اما خب نقشهای ماندگارش تو فیلمای برگمان و همینطور نفش کشیش در فیلم "Exorcist"باعث تبدیل شدن به یک چهرۀ به یاد موندنی رای دوستداران سینمای کلاسیک شده. به همین مناسب یکی از بهترین دیالوگ های شاید کل دوران سینمای کلاسیک که بخشی از شاهکار "مهر هفتم" هست رو میذارم و در ادامه هم چنتا عکس از برگمان و فون سیدو در کنار هم رو می بینین.
آنتونیوس: میخواهم تا جایی که برایم ممکن است با شما صادقانه سخن بگویم، اما قلب من تهی است.
مرگ: پاسخی نمیدهد.آنتونیوس: این خلأ، چون آیینه ای در برابر من است. میتوانم خود را در آن بنگرم، حس میکنم از تنفر و ترس لبریزم.
مرگ: پاسخی نمیدهد.آنتونیوس: به خاطر بی تفاوتی ام در برابر دیگران، منزوی شده ام. حال در دنیای ارواح زندگی میکنم. اسیر رؤیاها و تخیلات شده ام.
مرگ: و هنوز هم قصد مردن نداری؟آنتونیوس: آری دارم!
مرگ: و منتظر چه هستی؟آنتونیوس: آگاهی، میخواهم آگاه شوم.
مرگ: در جستجوی یقین و اطمینان میباشی.آنتونیوس: هرچه میخواهید آنرا بنامید. این واقعاً ناممکن و باورنکردنی است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟ چرا او باید در هاله ای از وعده های ناقص و معجزاتی نامعلوم، پنهان شده باشد؟
مرگ: پاسخی نمیدهد.
همه چیز در کنار هم وجود دارند. مثل تصویر های بزرگی که دائما در حال تغییرند. به این ترتیب باید حقایق بیشماری وجود داشته باشند. نه فقط یک حقیقت که ما با حواس گنگ خود درک کنیم. بلکه انبوهی از حقیقت که در پیرامون ما، درون ما و بیرون ما وجود دارند. اعتقاد به هرگونه محدودیت صرفا ناشی از ترس و تعصب است. حدی وجود ندارد؛ نه برای افکار و نه برای احساسات. اضطراب است که حدود را می سازد ...