I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیشگوی یونانی» ثبت شده است

تیرسیاس

در فرهنگ اساطیری یونان باستان،  تیرسیاس   Tiresias    (تیرسیا / تیریسیاس)  داستان جالبی داره.

بر اساس منابع، فرزند اوروس (اورسئوس) Everes و خاریکلو (کاریکلو / کریمن) Chariclo معرفی شده، مادرش خاریکلو؛ خدمتگزار آتنا Athena بوده و حتی گفته شده که نوعی پری (Nymph) هم بوده. خاستگاهش هم شهری به نام تبس (Thebes) بوده که از مناطق باستانی مهم در اون زمان محسوب می شده. خودش هم بعنوان فردی با قدرتی فراتر از انسان ها، که توانایی روشن بینی (Clairvoyance) و پیشگویی آینده (Seer) رو داشته و نقشی پیامبر گونه رو بین مردم پیدا کرده ازش یاد شده. اما چطوری این جایگاه رو بدست آورده، قسمت جالب این تاریخ باستانی هست.

دو روایت وجود داره،

روایت نخست به اینصورت هست که ازونجایی مادر تیرسیا، خدمتگزار نزدیک آتنا بوده، روزی بصورت تصادفی با صحنه حمام کردن آتنا مواجه می شه و آتنا هم از این اتفاق ناراحت شده و تیرسیا رو از طریق کور کردن مورد مجازات قرار می ده. مادرش بعد از این اتفاق، قصد دلجویی از آتنا رو می کنه و اون هم در جواب قدرت پیش بینی آینده و حتی ارتباط با پرندگان رو بهش می‌ده.

تیرسیاس در حال ضربه زدن به مارهای در حال جفت گیری

روایت دوم هم اشاره شده که تیرسیا در جنگل، دو مار رو در حال جفت گیری دید و اونارو از هم جدا و حتی با ضرباتی که میزنه مار ماده رو می کشه، این کار باعث میشه تیرسیا دچار نوعی جادو و سحر شده و تبدیل به جنس زن بشه. چندسال بعد که میگن هفت سال بعد بوده، همین صحنه مشابه رو یعنی، مارهای در حال جفت گیری رو می بینه و این بار واکنشی نشون نمی ده و همین باعث از بین رفتن سحر میشه و دوباره تیرسا تبدیل به جنس نر میشه.

این سرنوشت باعث شد در بحثی که بین زئوس (خدای خدایان یونان) و هرا (ملکه خدایان) در مورد میزان لذت جنسی در رابطه، شکل گرفته بود بعنوان موجودی که هر دو جنس رو تجربه کرده، در جایگاه داور و نظردهنده نهایی عمل کنه. پاسخ تیرسیا به این موضوع بحث، میزان ۹ برابری لذت بیشتر جنسی در بین زن ها بود. این جواب باعث خشمگینی هرا شد و عصبانیت خودش رو با کور کردن تیرسیا، نشون داد! زئوس هم در مقابل، قدرت پیشگویی رو بهش عطا کرد. 

در مجموع، تیرسیا شخصیتی بود که نابینا شده اما در عوض موهبت پیش بینی کردن وقایع رو بدست آورده. تیرسیا، در ادبیات و فرهنگ داستانی اساطیری یونان، چندباری ازش یاد شده و جایگاه مهمی داشته. از جمله در داستان های حماسی که توسط سوفوکلس Sophocles، از مشهورترین داستان نویس های (تراژدی نویس) یونان باستان و بطور خاص مجموعه تراژدی های سه گانه شهر تبای (Theban plays) که در مورد سرنوشت شهر تبس و فرمانروایان اون بوده، مثل ادیپ مشهور (Oedipus Rex) و آنتیگونه (Antigone). 

از اون طرف هم با توجه به تجربه دوگانه جنسیتی که داشته، در ادبیات و فلسفه هم جایگاه خاصی داشته و ازش بعنوان نمادی برای جنسیت زدایی  یاد می شه و حتی شخصیتی حماسی - الگویی در بین افراد دوجنس گرا هم هست و الهام بخش بسیاری از آثار هنری و ادبی بوده. از جمله میشه به فیلمی با عنوان تیرسیا Tiresia اشاره کرد.


فیلم تیرسا

فیلم در سال ۲۰۰۳ و به کارگردانی برتراند بونلو (Bertrand Bonello) ساخته شده. بونلو عموما فیلم هاش فضایی هنری و شاعرانه و حتی سوررئال داره و به بیان مفاهیم هویتی، جنسیتی و تاریخی علاقه خاصی هم نشون داده. با این پیش زمینه کاری، فیلم تیرسیا هم قصد داره با الهام گرفتن از داستان اسطوره ای این شخصیت، زندگی سخت و مشکلاتی که افراد دوجنسه باهاش مواجه میشن رو بیان کنه. از لحاظ داستان، کاملا ایده اصلی از سرنوشت تاریخی تیرسیا ساخته شده، اما با روایتی امروزی تر که همین خودش داستان فیلم رو وارد فضای سوررئال می کنه، بنابراین انتظار داستان منطقی و پایان دقیق رو نمیشه داشت. بیشتر هدف فیلم، نشون دادن رنج ها و دردسرهای زندگی ترنس جندرهاست و اینکه نگاه و واکنش نفرت انگیز و غیراخلاقی نداشته باشیم باهاشون. 

در مورد خود فیلم برام جالب بود که در صحنه ای که اندام جنسی برهنه نقش اول د ابتدایی فیلم رو می بینیم، واقعی نبود و حالا یا ترفند سینمایی بود و یا فرد دیگری اون صحنه رو اجرا کرد، موضوع جالبی شد واسم. بازیگر دو نقش ابتدایی و انتهایی فیلم هم متفاوت بود و اولی رو یک زن و دومی رو یک مرد انجام داده. امتیاز کلی فیلم هم خیلی بالا نیست و بیشتر موضوع فلسفی فیلم ارزش دیدن داره.

نکته قابل توجه دیگه از فیلم، چند رباعی از عمر خیام خطاب به تیرسیا خونده میشه! انتخاب شعری از خیام هم جالب بود، شاید به این خاطر که اشاره شده به پذیرش سرنوشت و تقدیر، مفهوم استفاده از فرصت های زندگی و گذرا بودن دنیا و همینطور علاقه شاعرانه خود کارگردان تاثیر زیادی در انتخاب شعری از خیام در طول فیلم بوده. تیرسا در فیلم، به طرز بدی باهاش برخورد میشه و رنج بزرگی رو تحمل میکنه، اما در ادامه، این سرنوشت و اتفاقات بد رو می پذیره و با ذهن روشن و امیدواری به زندگیش برمیگرده. مفهومی که در اشعار خیام هم به چشم می خوره و بجای شکوه و گلایه، باید زندگی رو ادامه داد و تقدیر و سرنوشت رو پذیرفت.

رباعی شمارهٔ ۳۴

در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست

او را نه بدایت نه نهایت پیدا‌ست

کس می‌نزند دمی در این معنی راست

کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست!

The circle we cross reveals not,

Neither beginning nor end.

Nothing pronounces the truth:

From where we come is where we go!

رباعی شمارهٔ ۳۱

دارنده چو ترکیب طبایع آراست

از بهر چه افکندش اندر کم و کاست؟

گر نیک آمد‌، شکستن از بهر چه بود‌؟

ور نیک نیامد‌، این صور عیب که راست‌؟

The Master created all things,

But why condemn them
to imperfection?

If their images prove ugly,
whose fault is it?

And if beautiful,
why seek their ruin?

انتخاب این دو رباعی، به زیبایی بنظرم انحام شده و بیشترین همخوانی رو با داستان و مفهوم کلی فیلم داره، خصوصا رباعی آخر که اگر بخوایم با توجه به موضوع تیرسیا بیشتر صحبت کنیم، متوجه میشیم که تیرسیا هم در ابتدا هم شکل با پسرهای دیگر بوده، زیبا و بی نقص در نوع خودش، اما بعدا دچار دگرگونی جنسی و روحی میشه، و این تغییرات باعث تاثیرات منفی زیادی روش میشه، تغییراتی که خودش در اون نقشی نداشته و این هم بخشی از سرنوشت زندگی براش بوده، آفریننده این تیرسای زیبا و بی نقص، در ادامه زندگیش باعث دگرگونی اون میشه، کم و کاستی ایحاد می شه، اما ما عاچز از فهم چرایی این تغییرات هستیم، تغییرات و تناقض هایی که در میان انسان ها، موجودات و جهان هستی وجود داره، شاید فراتر از درک ما باشه، پس در نهایت چاره ای جز پذیرش و سازش با این ناملایمت های روزگار نیست! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۰۵