زخم های ماندگارت را برادر حفظ کن!
🔹 بازی عوض شده (ترانه از روزبه بمانی)
این دوستانی که دم از جنگ می زنند/ از تیرهای نخورده چرا لنگ می زنند
هم سفره های خلوت آن روزها ببین/ این روزها چه ساده به هم انگ می زنند
بازی عوض شده و همان هم قطارها / از داخل قطار به ما سنگ می زنند
بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب/ روزی تمام اسکله ها زنگ می زنند
(این شعر اشارات ظریفی داره که حتما متوجهش میشین!)
🔹 زخم های ماندگار (ترانه از افشین مقدم)
در هجوم گرگ ها، بره دریده می شود/ زحم های ماندگارت را برادر حفظ کن
تیر و خمپاره به جسم و جان تو بوسه زدند/ این نشان افتخارت را برادر حفظ کن
هرکه نان از اسم تو خورد و تو را تنها گذاشت/ تو خدای روزگارت را حفظ کن
🔹 خاطره نیمه جون (ترانه از سعید بیابانکی)
شما حماسه سرودید و ما به نام شما/فقط ترانه سرودیم و نان درآوردیم
برای اینکه بگوییم با شما بودیم/ چقدر از خودمان داستان درآوردیم
و آبهای جهان تا از آسیاب افتاد/ قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم
🔹 صفر مرزی (ترانه از افشین مقدم)
وقتی شلمچه در زیر هر بمب، از شیمایی فریاد می شد/ شهر اسیرم، تا صفر مرزی با جانفشانی آزاد نی شد
هربار دشمن، جنگ آوری کرد، کارون به اروند، زنجیر می شد/ سنگر به سنگر، همبستگیمان، برنده مثل شمشیر می شد
🔹 خرمشهر (ترانه از شجاع پور)
عاشقان، جانبازان، آزاده ها/ خم در آسا بر صف دشمن زدند
بر صف دشمن تباران تاختند/تا ز ایرانش برون انداختند
زندگی بر کام دشمن زهر شد/ باز خونین شهر، خرمشهر شد
( قسمت آخر این آهنگ، خیلی قشنگه، حتما گوش کنین! )