I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

I think, therefore I am

"Act passionately, think rationally, be thyself"

I think, therefore I am

Clavicula Nox is a symbol which means process of turning unconsciousness into a consciousness

واژه نامۀ شیطانی!

پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۵۰ ب.ظ

 

The Devil's Dictionary، عنوان یک فرهنگ لغت (یا واژهنامه) نوشتۀ نویسندۀ آمریکاییِ نه چندان آشنا به نام Ambrose Gwinnett Bierce (آمبروز بیرس) هست. اما این کتاب، ی فرهنگ لغت معمولی نیس، نویسنده در مقابل هر واژه ای، توضیح و تفسیری طنز و هجوآلود و درعین حال تلخ و متاثرکننده رو بیان کرده، درواقع این فرهنگ لغت، دید یک آدم شکاک، واقعگرا و درظاهر بدبین از همه چیزه. مثلاً به این چنتا نمونه دقت کنین: 

تبریک: حسادت مودبانه

بی‌دفاع: ناتوان از حمله

عذرخواهی: زمینه چینی برای اهانت بعدی

ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی‌بردن

می بینین که چه برداشت نامتعارفی ازشون انجام داده، شاید خیلی از ماها هم تو بعضی شرایط اینجور نظراتی (متفاوت از معنای واقعی) داشتیم، همین زاویۀ دید، باعث شده که ازنظر عوام این تعریفا معقول به نظر نرسه و فردی که اینجوری به همه چیز نگاه میکنه، احتمالاً ذهنش از مسیر اصلی واقعیت منحرف شده و تو این گمراهیش، شیطان نقش اصلی رو داشته! در نتیجۀ من فک میکنم انتخاب اون چنین عنوانی برای این فرهنگ لغت، بهمین خاطر بوده. 

آمبروز بیرس

آمبروز بیرس، غالب آثارش بصورت داستانهای کوتاه بوده (ظاهراً یکی از داستاناش باعنوان "An Occurrence at Owl Creek Bridge" خیلی معروف و خاصه) و از حدود سال 1881 این مجموعه تعاریف متفاوتش رو بصورت هفتگی تو ی مجله منتشر می کرده، بتدریج بعد از کامل شدن واژگانش، بصورت ی کتاب مستقل با عنوان "The Cynic's Word Book" یا مجموعه واژگانِ زاییدۀ ذهنِ یک آدم عیب نگر (بدبین) به چاپ رسید؛ اما به گفتۀ خود نویسنده، بدلیل شباهت عنوانِ کتابش، با چندتا کتاب دیگه که تو همین سبکِ نوشتن در اون زمان وجود داشت، تصمیم گرفت عنوانشو عوض کنه و به اون اسمی که الان میشناسیمش، در سال 1911 تغییرش داد. بیرس رو به دلیل این نوع سبکِ نگارشش، با عنوان "بیرسِ تلخ" هم میشناسنش.

از اون زمان تا الان این کتاب و نوعِ نگاهی که نویسنده به موضوعات داشته، منتفدان و موافقای زیادی داشته؛ اما در مچموع از جهت اهمیت و ارزشمندی، این کتاب بعنوان یکی از صد شاهکار ادبیِ ملی آمریکا و حتی زیباترین و خلاقانهترین نوشتۀ هجوآمیز (Satire) که در آمریکا نوشته شده؛ بشمار میره. یکی از ویژگی های خاص کتاب که خود نویسنده هم بهش اشاره کرده، وجود شعرها و سرودههای زیاد بعنوان نمونه مثالهای توضیحدهندۀ مفهومِ موردنظر نویسنده است. 

 

 

دایره المعارف شیطان

 

 

دو نسخۀ ترجمه شده از این کتاب با عنوانهای "دایرةالمعارف شیطان" و "فرهنگ شیطان" تو کشور موجوده که دومی، معروفتره و اتفاقاً توسط همشهریم، یعنی رضی هیرمندی بصورت دوزبانه بازگردانی شده.

فرهنگ شیطان

 

 

 

 

 

در پیشگفتار ترجمۀ کتاب، رضی هیرمندی اینطور نوشته:

اگر قرار باشد تنها یک کتاب از گزند کمانداران و نقابداران روزگار در امان بماند، بی‌تردید همین فرهنگی است که در دست دارید زیرا هر انسان سربه‌راهی می داند که نباید به گفته‌های شیطانی گوش بسپارد؛ بر فرض که این زمزمه‌های وسوسه‌گرانه را بخواند یا بشنود هر آینه باید دهان خود را هفت بار با آب هفت دریا بشوید، هر گفته را در ذهن خود چپ و راست کند و سپس از آنها نتیجۀ اخلاقی بگیرد. اصولا شیطان را چه کسی داخل آدم می‌داند که بیاید و تحت تاثیر فرهنگ او قرار بگیرد؟

 

 

در ادامه نمونه هایی که برام جالب بودن و خوشم اومد رو باهم بخونیم:

ایمان: اعتقاد بی دلیل و مدرک به فرمایشات گهربار شخصی که از روی بخار معده، سخنان نغز می گوید.

پند: کوچکترین ارز رایج.

حق رای: انتخاب شخصی که منتخب شخص دیگری است.

عشق: ارزش نهادن ابلهانۀ یک شخص به شخص دیگر قبل از آنکه از ارزش خود اطلاعی داشته باشد. نوعی جنون موقت که با داروی ازدواج قابل درمان است. 

فلسفه: مسیری با راه های فراوان که نه آغازش پیداست و نه فرجامش.

خیانت: پاداش اعتماد.

دوستی: کشتی ای که در هوای مساعد برای دو نفر جا دارد و در هوای طوفانی فقط برای یک نفر.

عکس: تصویر دو بعدی چیزی که سه بعدی اش حوصلۀ آدم را سر می برد.

اخلاق: آنچه بسیاری از مردم با منافع اشتباه می گیرند.

اصلاحات: تابلوی تبلیغاتی که به محض رساندن اصلاح طلبان به مقصود خود، به دست فراموشی سپرده می شود. چیزی که بیشتر در خدمت اصلاح طلبان قرار میگرد تا اصلاح طلبی.

ازدواج: ترفندی است زنانه برای تحمیل سکوت.

احساس: برادر ناتنی و مریض احوال اندیشه.

خوشبختی: احساس خوشایند که حاصل فکرکردن به فلاکت دیگران است.

انقلاب: انفجار دیگ بخار مردم. این اتفاق معمولا وقتی پیش می‌آید که سوپاپ‌های اطمینان بحث و گفت‌وگو به روی عموم بسته شده باشد.

با ادب: کارکشته در فن و هنر ظاهرسازی.

پزشک: شخص محترمی که بهبودی اش از بیماری است و نابودی اش از سلامتی.

پوچی: دلیل طرف مقابل ما. اعتقادی که انسان مجبور نبوده رنج آموختن آن را بر خود هموار کند. گفته یا عقیده‌ای که آشکارا با نظر ما ناسازگار است.

تاریخ: گزارش‌هایی غالبا دروغ از رویدادهایی غالبا بی‌اهمیت. این گزارش‌ها را زمامدارانی تهیه می‌کنند که اغلب در شمار رجاله‌هایند و نظامیانی که غالبا در زمره ابلهان.

تولد: اولین و هولناک‌ترین بدبیاری.

جنازه: شخص بسیار با نزاکتی که بالاترین حد بی‌اعتنایی محترمانه به نگرانی‌های دیگران را به نمایش می‌گذارد.

آزادی: یکی از گرانبهاترین داراییهای خیال آدمی.

 

اینجور سبکِ نگارش، منو یاد نوشته ها و آثار پرویز شاپور که با عنوان "کاریکلماتور" شناخته می شن، میندازه و چقد هم شبیه هم هستن، درواقع کاریکلماتور (که پرویز شاپور از مبدعان و پیشروان این سبک نگارش بود)، بصورت گونه ای از نثر کوتاه که دارای جنبۀ طنز و در عین حال بیان کنندۀ واقعیتی تلخه، تعریف میشه و مهمترین ویژگی هاش هم کوتاهی، تصویرپردازی، استفاده از بازی های زبانی بیانی و هنجارگریزی هست. شاید در آینده، بصورت موضوعی جداگونه به کاریکلماتور بحث کنم. اما در خاتمه، نمونه هایی از کاریکلماتورهای پرویز شاپور رو براتون میذارم و با نوشته های آمبروز بیرس هم مقایسه کنین.

 

ستارگان، دگمه های تن پوش سایه شب هستند.

قفس تنگ ماهی هفت سین، نماد سال نیکو است.

طلوع، نقطۀ بی پایان جملۀ سیاه شب است.

همۀ مردم جهان به یک زبان سکوت می کنند.

سکوت، جُنگ بی پایان طنزترینِ طنرهاست.

تنها آرزویم، گردهمایی لبخندها پس از گریستن است.

نگاه، گل زیباگردان است.

آتشفشان، تهوع کرۀ خاکی است.

ردپای ماهی، نقش بر آب است.

زندگی، حاصل جمع لحظات گذران است.

سلام، متواضع ترین واژه هاست.

سایه ها، یک رنگند.

کلاغ، خوانندۀ پاپ پرندگان است.

پرنده، روی سایه اش سقوط کرد.

از خودم لبریزم.

کاغذی را که سفید است به دلخواه خود می خوانم.

ماه، خورشید شب است.

سکوت، مثل برف روی قلۀ فریاد می نشیند.

خشونت، مقدم صلح را گلوله باران می کند.

پیاز، مداج میوه هاست.

ابر، باران کال است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی